...
کربن: خبر بسیار تکان دهنده بود، قطعا تاریخ ایران این روز را به یاد خواهد داشت.
کربن: خبر بسیار تکان دهنده بود، قطعا تاریخ ایران این روز را به یاد خواهد داشت.
کربن:
یا از لهیب مکر حسودان به دور باش
یا مثل من بسوز و بساز و صبور باش
تا فرق روشنایی و ظلمت عیان شود
یکدم، به قدر هاله ی شبتاب، نور باش
فاضل_نظری
در خواب هایم هیچ نیست، خاموشی مطلق است و گهگاه کابوس هایی آشفته و گاه دهشتناک که روزی تمام توانم را با خود می برد.
خواب! خواب! خواب دوست داشتنی. معبری برای ساعتی فرار از من و ما. از تمام آشفتگی ها و غرق شدن در تاریکی خاموشی که نه صدایی در آن است و نه آوازی . البته اگر بخت یارم باشد و کابوها حمله ور نشوند.
خواب! خواب! دروازه کسالت!زمانی برای دهن دره های فراوان و گشاد و خیس شدن چشم ها از فشار خمیازه!
حتی وقتی از خواب می نویسم هم خوابم می گیرد، باقی بماند برای وقتی دیگر
كربن: دلم براي روزهاي كوهستان پر مي زند، هواي اين چند روز، حسابي دله من را هوايي كرده. زمستان را دوست دارم، زمستاني كه حالا رنگ واقعي به خود گرفته با مه و برف و يخ و سرما، و من عاشقانه دوستش دارم.
كربن:دستم مي لرزد، امروز زيادي آن كيف سنگين را با خود اين ور و آن ور كشيده ام اما خيالي نيست.سبك شدم، چنان سبك كه مي توانم پرواز كنم. فصل جديدي در راه است..