باقیات صالحات
دیدین بعضی مرده ها خودشون برا خودشون رحمت میبرن با هر باری که اسمشون میاد . دقیقا عکس این جریانم صادقه . امروز یه استوری دیدم و بعلت جانورانی که اون بزرگوار تربیت کرده، روح پرفتوح اشو مورد عنایت قرار دادم و مطمئنم خیلیای دیگه ام مثل من اونو بی نصیب نذاشتنش .
کربن : خود فرشته پنداری رو بریزین دور. هم نزنین باقیات صالحات نبره مردتون. اونم با باقیات صالحاتی مثل شماها که تا ۷ پشت از جهنم بی نصیب نیستن بخاطر گندکاریاتون . حالا بماند که یارو خودش چه گندی بوده و بقیه خبر نداشتن یا داشتن .
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۴۰۲ ساعت 1:29 توسط دوده
|
برای کسانی که می خواهند بدانند من چگونه دوده شدم: . اولین خمیازه را که لوکوموتیو کشید تا چشمانش را برای بیدار شدن باز کند از اعماق حلقوم دودکشش دوده ای با فشار به بیرون پرتاب شد او باقیمانده سوخت دیشب بود سیاه و کوچک دوده به راحتی همه جا می رفت و پنهان میشد دوده دوده بود.ولی این دوده من نبودم نه از حلقوم دودکش لوکوموتیو بیرون آمده ام ونه در دهان دودکش لوله بخاری ای گیر کرده ام !اصلا نمی دانم چگونه دوده شدم!5 ماه فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که من هم بعنوان یک دوده میتوانم وبلاگی داشته باشم تا حرف های ناگفته ام را در آن بنویسم البت هنوز هم نمی دانم از کجای مصایب دوران باید نوشت! و قلبم برای تمامی آنهایی که مصیبت دیده چرخ دورانند میسوزد و از سوراخ هایش دالانی باز میشود به اندازه یک دوده. راستی قلب من ساخته از مجموعه دوده هاست .مواظب باشید دست نزنید سیاه میشوید.